نقد بازی MAXPYNE 3

انتقام, عشق, وظیفه
شاید غایت سه گانه مکس در هر بخش به این سه کلمه برسد, انتقام از قاتلین همسر و فرزند, عشقی شیرین و زیبا با مونا ساکس و در آخر حس وظیفه ای که در مکس با تجربه و پخته تر شاهد هستیم. طبق روال همیشه با طرح سئوالاتی قصد بررسی عقاید و نظرات شما عزیزان را دارم, به نظر شما موفقترین سری از این سه گانه کدامیک بوده است؟ صرفا تمرکز خود را بر بخش داستانی بازی قرار بدهید. طیف وسیعی از علاقه مندان به مکس عاشق شیطنت های وی در نسخه دوم و رابطه ای زیبا و احساسی وی با مونا بودند خیلیهای دیگر وجود مالامال از خشم و نفرت و انتقام نسخه اول را ستایش میکنند و تعدادی هم این مکس پخته تر و سنگینتر را دوست میدارند. بایستی بگویم نیاز چندانی به معرفی شرکت سازنده دو نسخه قبلی و یا این نسخه نیست چون بسیار بسیار زیاد در مورد آنها بحث شده است یا حتی به نظر بنده خیلی نیاز به جولان در بخش گرافیکی بازی که واقعا زیبا هم کار شده است نیست یا حتی صداگذاری و موسیقی زیبای بازی به ویژه موسیقی دلنشین نسخه قبلی که در منوی زیبای بازی طنین انداز میگردد و تنها اشکی در گوشه چشمان را کم دارد تا ما را به آرامشی وصف ناپذیر میهمان کند. بحث بیشتر بنده در این نقد و بررسی بر روایت داستان تمرکز دارد هرچند به بخشهای دیگر هم خواهیم رسید. از بازگو کردن قسمتهای مختلف داستان اجتناب شده است زیراکه مراعات احوالات دوستانی که هنوز عنوان را تجربه نکرده یا در حال اتمام آن هستند هم شده است. همه ما در زندگی برای فرار از گذشته بد یا فراموش کردن یکسری مشکلات و سختی ها به مسائلی در زندگی پناه میبریم که بسته به شرایط و سلایق متفاوت هست. مکس ما به مشروبات الکلی که از قضا شاید دلیل چاقتر شدن وی هم همین مورد باشد پناه برده است. برای این که بتوانید منطقی تر و اصولی تر نظرتان را بدهید پیشنهاد بنده این است که وارد عمق وجودی کاراکتر مکس چه در این نسخه و چه در نسخه های پیشین بشوید و خود را غرق در داستان این مجموعه بکنید تا بتوانید خود را جای شخصیت محبوب داستان قرار دهید و شرایط را آنگونه که هست و واقع بینانه ببینید. این را هم فراموش نکنید سم لیک نویسنده نسخه قبلی بارها داستان و روایت این نسخه را مرور کرده و هیچ جا از این داستان و روایت آن انتقادی بر زبان نیاورده و این نکته اصلی که به هیچ وجه اجازه این را به خود ندهید که فکر کنید لحظه ای دن نویسنده این نسخه کارکشته نیست و یا در نوشتن داستان و دیالوگهای آن ضعیف عمل کرده است فقط تم بازی تغییر کرده است شاید خود لیک هم با این تم موجود بهتر از این نمیتوانست بنویسد…

ملاقات شریک زندگی و ثمره زندگی در قبرستان
از این مطلب شروع کنم که شما هرکدام دارای خاطراتی خوب و زیبا در زندگیتان هستید کسی را دوست داشتید یا دارید خاطراتی را با او رقم زدید, بازی روزگار شما را از هم دور میکند فراموشی آن خاطرات زیبا و آن شخصیت دوست داشتنی برای شما چگونه است؟ حال همین تصورات را برای مکس ما که آن شخص دوست داشتنی همسر وی و ماه عسل زندگی این دو انسان خوشبخت یعنی فرزند وی باشند رو داشته باشید. بله مکس ما در زندگی تنهاست. تنهایی او به یکباره شکل گرفته است او تنها نبوده بلکه تنهایش کرده اند. گذر از مکان و شرایطی خوب به موقعیتی دشوار چگونه است؟ اگر چیزی را نداشته اید پس از دستش نمیدهید و نگرانی ندارید ولی زمانی که همدم و مونس زندگی خود را از دست میدهید… پس از آن واقعه دردناک مکس باردیگر نیمه ناقص روح خود را در وجود مونا میدید, شوری در وی دمیده شده بود نمیگفت دوستت دارم ولی حرارتی در نگاه او موج میزد… جیووانا همسر رائول میگوید: من و رائول به دنبال آرامشیم, مکس میگوید: آرامش؟! برای من قبلا با یک گلوله مرد. بله مونا را هم در جلوی چشمان خود پر پر دید… مکس دیگر پلیس نیست این را خود وی میگوید, از این جمله دو برداشت متفاوت میشود کرد که او دیگر سمت پلیس را ندارد و اینکه او دیگر شایستگیه یک پلیس را ندارد. آشنایی با دوست دوران دانشگاه و سپس درگیری و کشتار, وای بر من که پسر یکی از سران مافیا را هدف گرفتی مکس, چه میکنی با خود عاشق دل خسته. فرار با دوست خود به برزیل و پیشنهادی جهت محافظت و بادیگاردی از خانواده ای ثروتمند و… در سائوپائولو. مکس داستان را در بازی با صداپیشگی زیبای خود تعریف خواهد کرد, برای تفریح به همراه همسر رودریگوبرانکو و رائول راهی یک دیسکو میشوند که مکس که خط و مشی زندگی وی خوردن قرص های آرامبخش و مشروبات الکلیست مجدادا به سمت پیک های مشروب رفته و خود را تا جایی که میتواند مست میکند فارغ از این نکته که او اکنون مسئولیتی خطیر را برعهده دارد. بله فابیانا همسر رودریگو را می ربایند. مکس در جستجوی او راهی مکان هایی مملو از خطر و اتفاقات جالب میشود که … به نظر میاید تمام سعی دن هوزر و راکستار بر منوال واقعیت گرایانه بودن داستان و اتفاقات آن است. شاید اغراق نیست اگر بگویم دیالوگ نویسی بازی به زیبایی هرچه تمام تر صورت گرفته است. کات سین های بازی روایت گر داستان بازی به خوبی هستند و ارتباط بین کاراکترها تقریبا باور پذیر و جالب از آب درآمده است ولی آن حسی که مثل نسخه قبلی اشک را در گوشه چشمانم جاری میکرد اکنون دیگر نمیکند آن حس, حس عاشقانه تم نسخه قبلی بوده است. البته اگر مکس به دنبال کاراکتر مونث دیگری در بازی میرفت شاید بت وجودیش در دیدگان ما میشکست یا شاید اقتضای سن و سال و درجه روحی بسیار ضعیف و شکست خورده وی بوده است که اکنون بایستی وی را کمی پخته تر, سنگینتر, منطقیتر و حتی آرامتر ببینیم و آن حس وظیفه شناسی یک پلیس را اکنون که دیگر پلیس نیست بیشتر لمس کنیم. بازی بیشتر با داستان منجر به لو رفتن آن میگردد که بسیار شرمنده خواهد کرد نویسنده را ولی در همین حد بدانید که نویسندگی بازی را دن به زیبایی انجام داده است به ویژه دیالوگ نویسی بازی پس مبادا تردیدی به خود راه دهید شاید قسمت و واقعیت مطلب این بوده است که شاهد روی دیگری از شخصیت مکس در بازی باشیم مکسی که پا به سن گذاشته است, چهره ای سنگینتر را در خود میبیند و البته وزنی که من را به یاد فیلم گاو خشمگین که رابرت در انتهای فیلم چاقتر شده بود میاندازد.

خونریزی طبیعی, اکشنی درگیرانه, کاورگیری و گیم پلی ساده و راحت
یادگیری گیم پلی بازی بسیار راحت هست با زدن دکمه ای کاورگیری خواهید کرد, سیستم بولت تایم هم مانند نسخه های قبلی در بازی وجود داره بعلاوه سیستم چرخش ۳۶۰ درجه در بازی به هنگام خوابیدن و همزمان شلیک اسلحه. چیزی که در گیم پلی بازی برای من جالب بود مانور بر روی آخرین دشمن که گلوله را تعقیب خواهید کرد تا به اعضا و جوارح دشمن اصابت کند و واکنشی زیبا را شاهد باشید. مکس اثرات تیر خوردن را بر روی لباس و بدن خود خواهد دید, سوراخ شدن و خونریزی زیبا بر روی بدن دشمنان به زیبایی صورت گرفته است. اسلحه های متنوعی را در بازی شاهد خواهید بود همچنین تنوع در لباس مکس هم زیبایی خاص خود را به همراه دارد. منوی بازی که یکبار هم عرض کردم ساده و خوب کار شده است و با پایان هر فصل تغییر میکند. حمل دو سلاح سبک و یک سلاح سنگین از تواناییهای مکس خواهد بود. تخریب پذیری محیط نسبتا خوب و جالب از آب در آمده است. ترمیم زخم ها و یا به عبارتی سیستم سلامتی بازی استفاده از آرامبخش ها خواهد بود که کمی به سخت تر شدن بازی کمک میکند. یافتن اسلحه های طلایی و سرنخ ها مثلا گردنبند فابیانا از نکات خوب بازی هستند. تنوع و اکشن خوبی که در مراحل بازی وجود دارد زیبا و زیباست و اصلا خسته کننده و به ویژه کسل کننده نیست. دوربین بازی هم میشود گفت ایده آل هست. نکته جالب به هنگام لحظه دم مرگ مکس هست که قابلیت کشتن دشمنان را میدهد همه با هم دسته جمعی. نکته دیگر نحوه کشته شدن وی که اگر تیر به سر وی برخورد کند لحظه دلخراشی خواهد بود حتما فاتحه ای نثار روح او خواهید فرستاد.

خود راکستار از دیدن گرافیک بازی بعد انتشار آن وحشت کرد
استفاده موفقیت آمیز از موتور ریج که در بازی سرخپوست مرده هم به کار برده شده بود به خلق تصاویر زیبایی در بازی منتج شد که واقعا شایسته نامی چون مکس پین هست. واقعا خسته نباشید و عرض ادب به اعضای راکستار که دوست داران مکس را ناامید نکردند و باید بگم جزئیات در مراحل بازی به وفور یافت میشود, طراحی خود مکس و لباس وی به زیبایی هرچه تمام تر صورت گرفته است. طراحی اسلحه ها خوب انجام گرفته است. طراحی مراحل, نورپردازی و طلوع و غروب خورشید,تنوع دشمنان به خوبی صورت گرفته است. هوش مصنوعی بازی در سطح نسبتا خوبی قرار دارد. چروک خوردن لباس مکس و یا خیس شدن آن بسیار زیباست. افکت باران و برف و آتش هم در بازی زیبا صورت گرفته است در مجموع یکی دو باگ نافرم رو در بازی بنده تجربه کردم که شدیدا قابل چشم پوشیست. در بعضی مراحل هم وقتی در ارتفاعات هستید تصاویر مناظر دور مثلا خیابانها و یا ساختمانها اصلا جالب به نظر نمیرسد ولی در مجموع گرافیک بازی زیبا طراحی شده است.

موسیقی که در کنار موسیقی پدرخوانده, پاپیون و تایتانیک چهارمین موسیقی مورد دلخواه نویسنده است
هرکسی موسیقی نسخه قبلی مکس را گوش نکرده است باید بگویم برگ زرینی در دنیای بازیهای ویدئویی را از دست داده است اینبار از دست ندهید حتما آنرا در منوی نسخه سوم گوش بدهید تا قدری آرامش بگیرید و خاطرات زیبای دونسخه قبلی و یا حتی خاطرات خوب و تلخ و شیرین خودتان را مرور کنید. صداگذاری شخصیتها, باران, گلوله ها تخریب شدن محیط زیبا صورت گرفته است به ویژه دوبله خود مکس عالی صداگذاری شده است. در مجموع موسیقی و صداگذاری بازی در سطح بسیار خوبی قرار دارد.

هیچ کس مکس را آنطور که بود درک نکرد
نیازی به توضیح و تفسیر این مطلب که دوستان بازی خوبی هست اکشن نابی هست حتما تجربه اش کنید نیست چون چه من بگویم و چه نگویم یا تا تنها رفته اید یا دارید میروید یا مشغله زندگی و زن و بچه نگذاشته تا به حال تستش کنید در اولین فرصت تهیش خواهید کرد ولی دوستان وقتی پای بازی کردن این نسخه مینشینید طرز تفکر و زاویه دید خودتان را باید خواه ناخواه تغییر دهید و راکستاری بیاندیشید همانطور که لیک گفت مکس ما هم خودش هم اتفاقاتش و هم محیط بازی مدرنتر شده اند من بازی را چند بار تا اتنها رفتم ولی وقتی اندکی با خود اندیشیدم و نقدهایی را خواندم تصمیم بر تغییر زاویه دید خود بر بازی و تجربه مجدد آن کردم بعد مجددا از ابتدا شروع کردم و پی به روی دیگر سکه بردم و آن موقع بود که به جای غرزدن و یا اینکه چون بازی از تم عاشقانه فاصله گرفته بازی خوبی از بعد داستانی نیست با بازی ارتباط خوبی برقرار کردم هرچند برای من نسخه دوم باارزشتر بود و تجربه ای وصف نشدنی ولی این نسخه هم به مزاج بنده بسیار خوش آمد. مکس خوش تیپ و عاشق پیشه و تقص و لج باز و شجاع ما را در این نسخه تنها نگذارید. خداحافظ مکس, خداحافظ رفیق قدیمی و شفیق دوران… باور کنید این جمله آخر رو با عمیق ترین بعد احساسیه وجودم نوشتم چون دوست داشتنی ترین کاراکتر دوران بازیبازیه من بود. خداحافظ مکس …