پروفايل مدير

آنچه ما از بازی های رایانه ای میپنداریم فقط قسمت کوچکی از این دنیای الکتریکی میباشد لذا چه بهتر است در مورد بازی ها بدانیم تا آنچه را که به نام بازی کردن میشناسیم درک کنیم..............
آمار وبلاگ

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 186
بازدید کل : 47728
تعداد مطالب : 1
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

لينک دوستان
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان BAZI RAYANE و آدرس videogames.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





مرکز خريد و فروش| قطعات رايانه اي

اخبار

خبر:ايکس باکس وان با 100 دلار گران تر از رقيب خود پلي استيشن 4 وارد بازار ميشود

نقد بازی MAss efect 3

  • Mahdi.babaee

چند وقتی از انتشار شماره سوم بازی مس افکت و همچنین سه گانه داستان کمندر شپرد می گذرد. عنوانی که همه انتظار آن را می کشیدند و تا لحظات آخر انتشار نیز همچنان پر سر و صدا بود. پس از چند روز از انتشار بازی سازندگان بازی به هدف خود رسیده اند و بازی توانست به خوبی فروش داشته باشد؛ در حالی که هر کسی می داند میزان فروش یک بازی حتی یکی از فاکتور های بازیباز برای لذت بردن از آن نمی باشد! بازیباز هایی که لذت بی حد و اندازه ای را از شماره قبلی این عنوان برده اند و به لطف تبلیغات زیاد بایوویر، تشنگی زیادی برای پایان دادن به کار خود و کمندر شپرد افسانه ای دارند.

گرافیک بازی
در میان چهار عنصر اصلی یک بازی عنصر گرافیک در بازی مس افکت بیشترین پتانسیل انتقاد شدن را دارد!
گرافیک هنری بازی واقعا شایسته مس افکت است که از شماره اول تا این شماره این استیل خود را حفظ کرده که البته بیشتر این حس متفاوت ما هنگام بازی کردن مس افکت به عنوان یک بازی خاص و منحصر به فرد مدیون همین گرافیک هنری زیباست.
اما اگر از کنار طراحی هنری شهر Citadel و یا پس زمینه های غول پیکر و بی نظیر بازی بگذریم متوجه نقص های فنی گرافیک می شویم.

زمانی که مس افکت ۱ منتشر شد گرافیک برای چنین سبک از بازی ها از هر نظر بسیار چشم نواز بود و با وجود این که از نظر فنی نقص هایی نیز داشت و همچین مدت بارگذاری زیادی لازم داشت اما چون اولین بار بود که بازیباز ها با این وسعت کهکشان را تماشا می کردند و در گیر آن می شدند و همچنین محدودیت های آن روز های صنعت گیم، اشکالی به آن وارد نبود و بازی با تمام شجاعت، از افکت ها و نور در روشن کردن محیطی که بازی در آن در حال جریان است و رنگ های شاد استفاده کردند؛ با انتشار نسخه دوم نور پردازی و رنگ امیزی به گونه ای تغییر کرد که در کنار حفظ زیبایی خود نقص های فنی بازی (نیز نظیر بی کیفیت بودن بعضی از بافت ها) را بپوشاند چون وسعت پروژه به مراتب بیشتر از شماره قبل بود و ساختن این بازی هم به مراتب سخت تر می شد ولی به هر حال تیم سازنده در هر دو زمینه نیز موفق بود اما حالا که نوبت به شماره سوم می رسد همه توقع یک گرافیک خیره کننده و بی نظیر از بازی را داشته اند که نقص های نسخه های قبل را برطرف کرده باشد اما مس افکت ۳ در زمینه نتوانست توقع ها را برآورده کند.
برای مثال در کنار چهره قدیمی برخی شخصیت ها ( مانند Traynor و Cortez ) که با وجود چهره هایی مانند Hackett و Diana دیگر قابل تحمل نیستند یا انمیشن شخصیت ها و دویدن شپرد هم همچنان خشک و ربات گونه است! و همچنین بافت ها و جزئیات بازی نیز با توجه به جهش بزرگ خود در مس افکت ۲ انتظار ها را بر آورده نکرد که یکی از دلایل تاریک تر شدن بازی هم می تواند باشد ( پس نقص بیشتر؛ محیط تاریک تر ) شخصیت های شماره قبل نیز تغییری زیادی نکرده اند و زره و لباس های جدید بزرگ ترین جزئیاتی هستند که به آن ها اضافه شده است. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که زمان لود شدن بازی در این شماره به شکل قابل توجه ای کم تر شده و بسیار سریع تر از نسخه های قبلی لود شدن ان طول می کشد.
در زمینه مدل سازی شهر ها نیز Citadel تنها شهر بازی است که می توان در آن به گشت و گذار و خرید پرداخت و دیگر از Omega و Ilium و… هم خبری نیست که این نمی تواند اتفاق خوبی برای یک بازی نقش آفرینی باشد.

-

گیم پلی بازی
گیم پلی بازی مخلوطی از نکات مثبت شماره های اول و دوم بازی است.
می توان این طور خلاصه کرد که گیم پلی بازی نکات مثبت شماره اول بازی است که در قالب استیل گیم پلی شماره دوم قرار گرفته که اندک نواقص آن برطرف شده و به خوبی با هم مخلوط شده اند.
اما نکته همیشه قابل بحث بازی نقش افرینی آن هست.
بازیباز می تواند از ۶ کلاس موجود ( Soldier , Infiltrator , Vanguard , Sentinel , Adept , Engineer ) یکی را به سلیقه و سبک خود انتخاب کند. کلاسی هایی که دیگر مانند گذشته از محدودیت استفاده از اسلحه وجود ندارد. در شماره دوم بازی نبود یک بالانس مناسب میان کلاس ها بسیار احساس می شد ولی نکته جالب این جاست که با برداشت محدودیت نوعی از اسلحه های برای بعضی از کلاس ها و همچنین تغییر قدرت های کلاس ها با یکدیگر و اضافه شدن چند قدرت جدید مانند نارنجک ها بازی باز هم از در بین کلاس های خود تعادل ندارد.
مثلا در شماره قبل اگر بازیبازی کلاس زVanguard یا Engineer را برای نوع استفاده از اسلحه انتخاب نمی کرد در این شماره کلاس Soldier به علت همین قابلیت جدید به معمولی ترین کلاس بازی تبدیل شده است؛ زمانی که بازیباز می تواند با انتخاب کلاس Adept علاوه بر استفاده از اکثر قدرت های بایونیکی از هر اسلحه مورد علاقه نیز استفاده کند به راحتی قید معدود قابلیت های کلاس سرباز ( مانند زره قوی تر و استفاده از انواع تیر ها ) می زند و یک شخصیت با قابلیت های بیشتر و سرگرم کننده تر می سازد.
کوله پشتی هم در بازی وجود دارد که البته فقط محدود به نگه داری اسلحه ها می شود و میزان وزن قابل حمل هم برای هر کلاس متفاوت است.
سیستم دوستی و روابط یاران شپرد هم همچنان یکی از نقاط قوت بازی است و علاوه بر رمانس های موجود بازیباز می تواند با دوستی و رابطه قوی تر با هر یک از یاران خود به نیروی ویژه آن هم دست رسی پیدا کند.
ولی سیستم جدید بازی سیستم آپگرید اسلحه ها و همچنین اضافه کردن جزئیات جداگانه مانند اندازه خشاب ها یا لیزر و دوربین و… به آنها است که این یک حالت مفید و یک نکته مثبت برای بازی است.
سیستم کاوش در سیاره ها هم در بازی تغییر کرده و این بار با یک حرکت می شود چندین سیاره را اسکن کرد و دیگر نیازی هم به عناصر موجود در سیاره ها نیست!
حالا اگر این سیستم جدید را در کنار سیستم هک و مینی گیم های دیگر که حالا به طور کامل از بازی حذف شده اند قرار دهیم بازی در این زمینه بسیار ساده تر شده است و این یکی از نقاط ضعف بازی است ( و البته شاید یکی از دلایلی هم که بازی را کوتاه تر از قبل نشان می دهد همین نکته باشد ).

همچنان بازیباز باید گذینه های خود را از بین انتخاب های خوب و بد انتخاب کند که هر با توجه به میزان استفاده از انتخاب های خوب و بد می توان از انتخاب ها و از گزینه های بیشتر و تاثیر گذار تری در بازی استفاده کرد که البته تاثیری در پایان بازی ندارد و می شود گفت که در این زمینه به صورت مجازا نقش آفرینی بازی می کنیم!
و همچنین نتیجه ماموریت ها را با انتخاب های خود تغییر دهد و مانند گذشته نیز دو یار شما را در این ماموریت ها همراهی می کنند که می توان از قدرت های ان ها نیز درست مانند قدرت خود برابر دشمنان استفاده کرد.
Action , Role-Playing , Story
یکی از سیستم های جدید بازی که در ابتدا بازیباز باید ان را با توجه به سبک بازی خود انتخاب کند و همان طور که از نامش پیداست با انتخاب گذینه اکشن بازیباز صرفا برای نبرد و درگیری ها این بازی را انجام می دهد. گزینه نقش آفرینی نیز بازی را مانند مس افکت های قبل می کند و داستان بازی با انتخاب ها تغییر می کند و مبارزات سخت و آسان می شود. و در اخر گزینه داستانی که فقط بر روی داستان تمرکز دارد و از مبارزات سخت و اندک چالش های بازی نیز خبری نیست.
اکشن بازی سریع تر شده است و استفاده از سلاح های دستی نیز بخشی از گیم پلی جدید و سریع بازی است. که این تغییرات در کنار بر طرف شدن نواقص شماره قبل حسی لذت بخش تر از گذشته برای با فراهم می کند.

یک سرباز در بیشترین قدرت و تراز پتانسیل سرگرمی کمتری نسبت به یک Adept دارد!

داستان بازی
بهتر داستان شماره رو به عنوان بخش پایانی داستان کمندر شپرد در نظر بگیریم.
در این شماره تا آن جایی که ممکن بود سعی شد به اتفاقاتی که در شماره های اول و دوم افتاد پایان دهد و به هر ترتیب ان را به نتیجه ای ختم کند، نتیجه که ممکن بود باز شروع یک داستان و جریان جدید را دامن بزند. اما کنار این اتفاقات نمی توان گفت که داستان بازی از بخش های ضعیف بازی است شاید در برخی مواقع توقع بازیباز را برآورده نکند ولی به اندازه کافی کشش و جذابیت دارد که بشود مانند یک اختتامیه زیبا از آن لذت برد.
در بخش شخصیت های داستان با توجه به اضافه شدن Ashley یا Kaiden‎ و EDI (به شکل جدید) و James Vega بازی باز هم از نبود شخصیت های جدید رنج می برد و بجز موارد بالا و چند شخصیت ریز نقش دیگر، تمام شخصیت های بازی در شماره های قبلی حضور داشته اند و معدود شخصیت های جذاب مختص مس افکت ۳ نیز در DLC های بازی قرار گرفته اند ( مانند شخصیت Javik در From Ashes ) و واقعا نبود یک یار جدید و جذاب ذر بازی احساس می شود.

شخصیت Garrus Vakarian که در هر نسخه کامل تر شد و یکی از شخصیت پردازی های به یادماندی این بازی است

همان طور که گفته شد تعداد شخصیت های وارد شده به داستان جدید بسیار کمتر از شماره قبلی آن است و با توجه به این قضیه که بازی شخصیت شپرد را کاملا در اختیار بازیباز قرار میدهد تمرکز خود را بین روابط میان شخصیت های اصلی گذاشته است به بدین ترتیب که یک زنجیره متصل به هم و بزرگی از روابط شخصیت ها به وجود آمده که با هر تغییر دیگری نیز به میزان قابل توجهی تغییر می کند.

حوادث اتفاق افتاده بر روی هر شخصیت بر روی شخصیت های دیگر نیز تاثیر می گذارد

داستان بازی تا انجا که شد سعی داشته به اتفاقات و سرنوشت تمامی نژاد ها و همچنین شخصیت ها مهم و شناخته شده و درگیر با داستان اصلی اشاره کند. در این زمینه بازی سعی کرده که علاوه بر اینکه بر روی شخصیت های بازی مهم این شماره تمرکز کافی را داشته باشد، توانسته داستان یاران قدیمی شپرد و شخصیت های ریز نقش تر را در خود جای دهد که این کاری با ارزش است که البته، اگر غیر این بود داستان بازی میزان قابل توجی جذابیت خود را از دست می داد.

مهم ترین نکته در مورد داستان بازی پایان آن است. یک پایان جنجالی که بازیبازها و منتقدین به نسبت درک خود از داستان و همچنین فلسفه خود از بازی های رایانه ای ان را خوب و بد می نامند. پایان بازی هرچند ساده یا شاید از دیدی مضحک باشد (!) ولی با یک نگاه عمیق تر می توان عظمت و شکوه یک پایان را به بزرگی مکان رخداد آن یعنی کهکشان دانست که حتی CG نمایش داده شده در اخر بازی به طور ظریف پرده از ابهت نتیجه به دست آمده بر می دارد و در پرده برداری از مجهولات داستان به ما کمک زیادی می کند.
به هر حال، داستان شماره سوم اختتامیه مس افکت در کنار شپرد است.

جف، ژوکر، EDI

موزیک بازی
موسیقی این بازی تلفیقی از موسیقی های قدیمی و چند قطعه جدید است.
افکت های استفاده شده و موسیقی بازی در نسخه های قدیمی واقعا بی نقص بود و می شود گفت که بهترین برای یک بازی مانند مس افکت بود و همچنین واقعا دلیلی برای تغییر آن و استفاده از موزیک جدید در بازی وجود ندارد.
هر چند که سازندگان بازی این را کافی ندانسته اند و تا انجا که توانسته اند سعی کرده اند در کنار موسیقی قدیمی که کاملا نیز در بازی جا افتاده است از موسیقی و قطعات جدید نیز استفاده کنند که این کار به این حس ما که داریم یک ماجراجویی جدید را با اتفاقات جدید رقم می زنیم کمک می کند.
در کنار این ها نبوغ اهنگ سازان نیز قابل توجه است. آن ها دقیقا می داند که چطور در جریان جنگ و کشمکش و اکشن ها از یک قطعه غمگین پیانو استفاده کند و یا در هنگام گشت وگذار در بازی آدم را به فکر فرو ببرد.
حالا آیا دلیلی هست حالا که اقای Jake Wall که با بازی مس افکت ۱ یک اتمسفر نو و خاص بازی را هر چه بی نقص تر و با جذابیت هر چه تمام تر خلق کرد، موسیقی دانان بعد از ان که بر روی موزیک این بازی کار کرده اند و با یک موسیقی جا افتاده در بازی کار ساده تری برای انجام دادن دارد در کار خود ناکام باشد؟

به هر ترتیب و با هر خوبی و بدی داستان شپرد افسانه ای تمام شد. با پایانی جنجالی و در عین حال داستان قوی و سریالی با اندک نواقص فنی خود با گرافیک هنری بی نظیر خود و با موزیک و صدایی که به بلوغ خود رسید.
مس افکت ۳ ای که با اتمام این داستان از تمام پتانسیل های موجود استفاده کرد تا یک بازی شیرین دیگر با عنوان مس افکت را به ما هدیه داد.
عنوانی که سازندگان دیگر به راحتی گذشته نمی توانند موفقیت آن را تکرار کنند.




اخبار

خبر:ايکس باکس وان با 100 دلار گران تر از رقيب خود پلي استيشن 4 وارد بازار ميشود